What is a project management methodology
A project management methodology is a set of principles and practices that guide you in organizing your projects to ensure their optimum performance
Once you’ve decided you want to become a project manager, the next step is to figure out which project management methodologies are right for you and your team
The landscape of project management methodologies can seem a bit overwhelming
Whether you have a formal project management certification or you’re learning to become a project manager from experience, there’s an absolute smorgasbord of project methodologies to choose from. And they often come with their own rules, lists, principles, and endless acronyms
We believe that finding the right project management methodology to manage your work shouldn’t be rocket science. So we’ve compiled this list of different project management methodologies to help you figure out which methods, principles and approaches you can use for each team and project
این مقاله بین المللی توسط مرتضی بهمنی تهیه و گردآوری شده است و منابع اصلی آن در پایان این مقاله ذکر شده است. شایان ذکر است در این مقاله بصورت مختصر و مفید شمارا با متدولوژی های پروژه آشنا خواهم کرد.
اصطلاح " متدولوژی مدیریت پروژه" اولین بار در اوایل دهه 1960 تعریف شد. زمانی که سازمانهای مختلف تجاری به دنبال روشهای موثر برای دستیابی به مزایای تجاری و سازماندهی کار خود در یک موجودیت ساختار یافته و منحصر به فرد (که بعدا "پروژه" نامیده شد) بودند، ارتباط و همکاری معیارهای کلیدی برای برقراری روابط کاری مولد بین تیمها و ادارات در یک سازمان واحد شکل گرفت. از آن زمان تاکنون، این واژه بارها تغییر و اصلاح شده است. همچنین، تعاریف، عناصر و توابع جدیدی به این متدولوژی اضافه شدهاند. اکنون این سوال مطرح میشود که متدولوژی مدیریت پروژه چیست و چگونه میتوان آن را تعریف کرد؟ در این مقاله، ابتدا تعریف و مفهوم این اصطلاح و محبوبترین متدولوژیهای مدیریت پروژه ارائه و سپس، مراحل مختلف طراحی و استقرار متدولوژی مدیریت پروژه با جزئیات بیشتری توضیح داده میشود.
اگر به حوزه مدیریت پروژه آشنایی داشته باشید مطمئنا در رابطه با متدولوژی نکات بسیار زیادی را شنیدهاید. اما تاکنون به این مسئله فکر کردهاید که منظور از متدولوژی چیست؟ بسیاری بر این باورند که متدولوژی بسیار سخت و ترسناک است. در صورتی که متدولوژی تلاش میکند تا راه حلی سریع و موقتی را در اختیار افراد قرار دهد.
متدولوژیهای مدیریت پروژه به مجموعهای از خطوط یا اصولی گفته میشود که در موقعیتهای مشخص، به کار گرفته میشوند. درواقع زمانی که در یک پروژه حضور دارید این خطوط راهنما یک لیست کامل از کلیه فعالیتها و کارهایی که در طول یک پروژه باید صورت گیرد را در اختیار شما قرار میدهد.
شناسایی انواع متدولوژی مدیریت پروژه، نقشی اساسی در نتایج حاصل از اجرای یک پروژه دارد و به همین دلیل، لازم است ضمن آشنایی با هر متدولوژی، با مفاهیم، اصول و موارد کاربرد آنها آشنا باشیم.
با توجه به مطالب بیان شده، متدولوژی مدیریت پروژه، ترکیبی کاملا مشخص از شیوه ها، روشها و فرآیندهای منطقی مرتبط است که تعیین میکند چگونه بهترین برنامه ریزی، توسعه، کنترل و تحویل یک پروژه در طول فرآیند اجراء تا زمان اتمام بصورت موفقیت آمیز انجام شود. |
- چابک (Agile)
- اسکرام (Scrum)
- کانبان (Kanban)
- ناب ( Lean )
- آبشاری (Waterfall)
- PRINCE 2
- XP
به ترتیب این متدولوژیهای ها را توضیح خواهم داد:
۱- چابک (Agile)
یکی از شناختهشدهترین متدولوژیهای مدیریت پروژه، متدولوژی چابک یا اجایل است که در انجام پروژههایی با ماهیت تکرارشونده و درعینحال تدریجی، کاربرد زیادی دارد. متدولوژی مدیریت پروژه چابک نوعی فرایند است که در آن خواستهها و راهکارهای ارائهشده بهصورت تدریجی و از طریق تلاش مشترک تیمهای خودگردان و چندوظیفهای و مشتریان تکامل مییابند. این متدولوژی در اصل برای توسعه نرمافزار و رفع کاستیها و نارساییهای متدولوژی آبشاری (Waterfall) که فرایندهای آن پاسخگوی الزامات رقابتی و پایدار صنعت نرمافزار نبودند، ایجاد شد.
مدیریت پروژه چابک یا همان Agile Project Management که آن را با نام اختصاری (APM) نیز میشناسند یک رویکرد با استفاده از تکرار برای پروسه برنامه ریزی و مدیریت پروژه است. |
به عبارت سادهتر؛ در این متد، تیم طراحان در ابتدا یک طراحی ساده از پروژه را انجام میدهند و پس از تقسیم آن به ماژولهای کوچک، کار خود را آغاز مینمایند. معمولا کار بر روی این ماژولها به صورت هفتگی یا ماهانه خواهد بود و پس از اتمام هر دوره، ارزیابیهایی بر روی آن صورت میگیرد و آزمایشات و تستهایی انجام میشود تا خروجی پروژه سنجیده شود. این ارزیابیها کمک میکند تا تمامی ایرادات و اشکالات پروژه مشخص شود و همچنین نسبت به بازخورد مشتری نیز آگاه شوید و در صورت نیاز تغییراتی را در آن اعمال نمایید. |
متدولوژی مدیریت پروژه چابک از ارزشها و اصول بیانیه چابک (Agile Manifesto) سرچشمه میگیرد. بیانهای که در سال 2001 و از سوی 13 رهبر صنعت نرمافزار ارائه شد. هدف از تدوین این بیانیه، کشف روشهای بهتر در توسعه نرمافزار از طریق ارائه یک ساختار واضح و قابلسنجش بود که بتواند توسعه تکرارشونده و همکاری تیمی را تقویت کند. این بیانه 4 ارزش اساسی و 12 اصل کلیدی را شامل میشود.
اصول این روش:
- جلب رضایت مشتری از طریق تحویل مستمر و بهموقع نرمافزار
- برآورده کردن نیازهای متغیر در طول فرایند توسعه
- تحویل مستمر نرمافزار عملکننده (که مشتری بتواند از آن استفاده کند)
- همکاری مداوم ذینفعان و توسعهدهندگان در طول پروژه
- حمایت از افراد درگیر پروژه، اعتماد به آنها و ایجاد انگیزه در آنها
- برقراری تعاملات رودررو بین اعضای تیم
- تعیین قابلیت استفادهی نرمافزار بهعنوان معیار اصلی پیشرفت
- پشتیبانی فرایندهای چابک از توسعه پایدار
- افزایش چابکی از طریق توجه به جزئیات فنی و طراحی مناسب
- سادگی
- تأکید بر نقش اصلی تیمهای خودگردان در ایجاد بهترین معماریها، نیازمندیها و طراحیها
- تأمل و همفکری مستمر برای افزایش اثربخشی تیم
مدیریت پروژه چابک (APM) چگونه کار میکند؟
تیمهای مدیریت چابک، بازخوردهای خیلی سریع، سازگاری مداوم و بهترین شیوه ها در تکرار آنها را میسازند.
آنها شیوههایی مانند استقرار مداوم و پیوستگی مداوم را با استفاده از تکنولوژیهای خودکار برای سرعت بخشیدن به انتشار و استفاده از محصولات اتخاذ میکنند.
به علاوه، مدیریت پروژه چابک از تیمها میخواهد که همزمان با انجام کار، به طور مداوم زمان و هزینه را برآورد و ارزیابی کنند. آنها به جای نمودار گانت (Gantt Chart)، برای ارزیابی و اندازهگیری پیشرفت کار از نمودارهای burndown و burnup استفاده میکنند.
به عنوان مثال،اهداف پروژه توسط صاحب محصول یا صاحب پروژه تعیین میشود و اعضای تیم برنامه ریزی، گزارش پیشرفت و سایر کارها را تقسیم میکنند. برخی از روشهای مدیریت چابک پروژه لایه های دیگری از مدیریت را نیز اضافه میکنند مانند: استفاده از رویکرد اسکروم که به تعیین اولویتها کمک میکند و میتواند پروسه تکمیل پروژه را بهبود بخشد.
با این حال در روش مدیریت پروژه چابک ، مدیران پروژه هنوز منسوخ نشده اند و از آنها استفاده میشود. بسیاری از سازمانها به خصوص در پروژه های بزرگتر و پیچیدهترهنوز برای این روش از مدیران پروژه استفاده میکنند. البته سازمانها بیشتر این مدیران پروژه را در نقش هماهنگ کننده با مسئول پروژه به کار میگیرند.
۲- اسکرام (Scrum)
اسکرام در سال ۱۹۸۶ توسط ایکوجیرو نوناکا و هیروتاکا تاکوچی به عنوان یک خط مشی جدید برای تولید نرمافزارهای تجاری(Commercial) که باید قابلیت انعطافپذیری و سرعت در تولید را داشته باشند، عرضه شد. اسم اسکرام از یک نوع بازی در فوتبال راگبی گرفته شده است.
اسکرام (Scrum) یک متدولوژی افزایشی (Incremental) برای مدیریت پروژههای نرمافزاری است و از رده متدولوژیهای Agile محسوب میشود. این متدولوژی اولین بار در ژاپن اختراع شد.
اسکرام به جای اینکه جزئیات دقیق و مشخص در مورد اینکه کارها در پروژه چگونه باید انجام شوند, بیشتر آن را به تیم واگذار میکند. این کار عملی خواهد بود زیرا تیم خواهد دانست که چطور به بهترین شکل مشکل خود را حل نماید.
به عبارت ساده، در Scrum نسخه پیچی نداریم و بیشتر سعی در کشف و نمایان کردن مشکلات میکنیم.
اسکرام یک نوع چارچوب برای تولید نرمافزار است که از سری روشهای تفکر Agile (چابک) میباشد. |
متدولوژی اسکرام از پنج ارزش اساسی یعنی تعهد، شجاعت، تمرکز، گشودگی و احترام تشکیل شده است. هدف اصلی این متدولوژی مدیریت پروژه، توسعه، تحویل و پشتیبانی محصولات پیچیده از طریق همکاری، پاسخگویی و پیشرفت تکرارشونده است. عملکرد اسکرام آن را از سایر متدولوژیهای مدیریت پروژه چابک متمایز میکند. عملکردی که بر نقشها (Roles)، رویدادها (Events) و مصنوعات (Artifacts) مبتنی است.
نقشهای تیم اسکرام
- صاحب محصول (Product Owner): نماینده ذینفعان اصلی پروژه بوده و درواقع صدای مشتریان است.
- تیم توسعه: گروهی از متخصصان (توسعهدهندگان، برنامهنویسان و طراحان) که محصول را تحویل میدهند.
- استاد اسکرام (Scrum Master): رهبر خدمتگزاری که درک اسکرام و اجرای شیوههای آن را تضمین میکند.
تعریف هر نوع نقش یا سمت به جز این سه در اسکرام ممنوع است. به عنوان مثال اعضای تیم نمیتوانند سمتهای متفاوتی داشته باشند.
رویدادهای اسکرام
- اسپرینت (Sprint): بازههای زمانی تکرارشوندهای که در آنها یک هدف خاص محقق میشود. این بازههای زمانی از یک ماه طولانیتر نیستند و بخش ثابتی از فرایند توسعه به شمار میروند.
- برنامهریزی اسپرینت: جلساتی که در ابتدای هر اسپرینت برگزار شده و کل اعضای تیم اسکرام، در آن حضور دارند و برای اسپرینت بعدی برنامهریزی میکنند.
- اسکرام روزانه: جلسات 15 دقیقهای روزانه که در آن اعضای تیم ضمن گفتگو درباره دستاوردهای روز قبل، انتظارات جلسه بعد را تعیین میکنند.
- ارزیابی اسپرینت: جلسهای غیررسمی که در پایان هر اسپرینت برگزار میشود. تیم اسکرام در این جلسات، محصول را به ذینفعان ارائه داده و درباره آن بازخورد دریافت میکند.
- اسپرینت گذشتهنگر: جلسهای که در آن تیم اسکرام درباره روند اسپرینت قبلی و نقاط قوت و ضعف آن همفکری نموده و راهکارهایی را برای بهبود اسپرینت بعدی تعیین میکند.
۳- کانبان (Kanban)
روش کانبان یک روش فوقالعاده کارآمد و یک ابزار کاربردی است که امروزه برای مدیریت پروژهها مورداستفاده قرار میگیرد و دارای کاربردهای بسیار زیادی میباشد. یکی از مهمترین ویژگیها و مزایای این روش این است که به شما اجازه میدهد تا یک دید کلی را از آنچه که تاکنون در پروژه خود انجام دادهاید و آنچه که در آینده انجام خواهید داد به دست بیاورید و با دید بهتری بتوانید پروژه خود را مدیریت کنید. در واقع در این متدولوژی شما سه ستون را خواهید داشت که شامل کارهایی است که باید انجام شوند، کارهایی که در حال انجام هستند و کارهایی که انجامدادن آنها به اتمام رسیده است. علاوه بر این هریک از این وظایف تحت عنوان یک داستان بیان شدهاند که اعضای تیم بتوانند با جزئیات بیشتری کارها و وظایف خود را انجام دهند. امروزه موارد پیشرفتهتر این متدولوژی مبتنی بر وب هستند و به طور گستردهای در پروژههای بزرگ و کوچک مورداستفاده قرار میگیرند.
کانبان یکی دیگر از فریمورکهای چابک و به نوعی، یک متدولوژی مدیریت پروژه است که مثل اسکرام بر تحویلهای زودهنگام محصول با تکیه بر تیمهای خودگردان و مشارکتی تمرکز دارد. کانبان روشی با ماهیت کاملاً بصری بوده که هدف اصلی آن، ارائه نتایجی با کیفیت بالا از طریق ترسیم و عینیسازی فرایند جریان کار است تا بتوان گلوگاههای کاری را در همان مراحل ابتدایی شناسایی کرد. کانبان بر مبنای 6 روش اصلی عمل میکند:
- تجسم گردش کار
- محدود کردن کارهای در حال انجام
- مدیریت گردش کار
- ایجاد دستورالعملهای واضح و عاری از ابهام درباره شیوه انجام کارها
- استفاده از حلقههای بازخورد
- تکامل آزمایشی و مشارکتی از طریق همفکری
متدولوژی مدیریت پروژه کانبان، درست مثل روش اسکرام بیشتر برای پروژههایی با تیمهای کوچکتر که به انعطافپذیری نیاز دارند، مناسب است که میتواند به افزایش بهرهوری فردی نیز کمک شایانذکری کند.
نام روش کانبان از یک عبارت ژاپنی گرفته شده است که به معنای نشانه بصری (کانبان یعنی کارت) میباشد. یکی از نکات بسیار مهم در خصوص تاریخچه این روش این است که تاریخچه آن به تولید خودرو تویوتا در سال 1940 بازمیگردد و میتوان گفت که یکی از روشهای قدیمی و بااصالت در دنیای مدیریت پروژه به شمار میآید. تویوتا در آن سالها موفق شده بود که با الگوبرداری از نحوه انبارکردن قفسههای سوپرمارکتها فرایندهای خود را بهبود ببخشد. مهندس تایچی اوهنو را میتوان اولین فردی دانست که ایده روش کانبان در مدیریت پروژه را مطرح کرد. او مشاهده کرد که قفسههای سوپرمارکتها تنها زمانی شارژ میشوند که قفسه کاملا خالی بوده و نیاز به محصول جدید احساس شود. این مسئله باعث شده تا جریان بین سوپرمارکت و مشتری به میزان زیادی بهینهسازی شود. تویوتا موفق شد با کمک مهندس تایچی اوهنو این ایده را کاملا وارد سیستم کارخانه خود کند. در این روش تیمها یک نشانه بصری با کانبان ایجاد میکردند که تا اعلام کنند که آماده هستند مواد بیشتری را برای تکمیل کار خود دریافت کنند. مهندس تایچی اوهنو کیست؟ پدر سیستم تولید تویوتا و مغز متفکر تویوتا و همچنین یک مهندس صنایع |
۴- ناب ( Lean )
ناب یکی دیگر از روشهای مدیریت پروژه است که منشأ آن در تولید (و بهویژه سیستم تولید تویوتا) است. همه چیز در مورد استفاده از اصول ناب در روش های مدیریت پروژه برای به حداکثر رساندن ارزش و به حداقل رساندن ضایعات است.
متدولوژی مدیریت پروژه ناب بر بیشینهسازی ارزش مشتری همزمان با کمینهسازی اتلاف تأکید دارد و هدف آن خلق ارزش بیشتر برای مشتریان با استفاده از منابع کمتر است. این متدولوژی که صنایع تولید ژاپنی، خاستگاه آن هستند بر این باور است که با حذف اتلاف، کیفیت محصول، ارتقا یافته و زمان و هزینه تولید نیز کاهش مییابد.
مدیریت ناب، سه نوع اتلاف را شناسایی میکند که به آنها بعضاً 3M گفته میشود. این سه نوع اتلاف عبارتاند از:
مودا (Muda): فعالیت یا فرایندی که ارزشافزوده ندارد. این فعالیت یا فرایند میتواند بیآنکه نتیجهای داشته باشد، باعث اتلاف زمان یا منابع دیگر شما شود.که هفت نوع مودای معروف داریم. که جلوتر با مثال توضیح خواهم داد.
مورا (Mura): واریانسها یا نابرابریهای موجود در فرایندهای کاری که باید رفع شده و از این طریق، همه بخشهای فرایند بهطور یکنواخت جریان داشته باشند. انتشار یک مجله را در نظر بگیرید. اگر سردبیر، مرحله ویراستاری یک مقاله را بیشازحد طول دهد، تیم طراحی فرصت کمتری تا ضربالاجل زمانی انتشار خواهد داشت. بنابراین باید زمان ویرایش را کاهش داد و مطمئن شد که بخشهای مختلف، زمان برابری را در فرایند انتشار مجله صرف میکنند.
موری (Muri): اضافهبارهایی (Overload) که باید حذف شوند تا روند انجام امور کند نشود. منشأ ایجاد اضافهبار، مدیران و رهبرانی هستند که با سازماندهی ضعیف، روشهای مبهم انجام کار یا استفاده از ابزارهای نامناسب، فشار و استرس غیرضروری و مخربی را بر کارکنانشان تحمیل میکنند.
اتلاف به هر فعالیت اطلاق می شود که هیچ ارزشی نمی آفریند. انواع اتلاف (Waste) عبارت است از:
حمل و نقل کالا از یک نقطه به نقطه ای دیگر بی هیچ هدفی
موجودی هایی که روی هم انبار می شوند
حرکت و جابه جایی نیروی انسانی در حین کار
توقف و انتظار کارکنان برای انجام کاری
اضافه تولید یا ساخت چیزهایی که کسی خواهان آن نیست
دوباره کاری به دلیل اشتباهاتی که باید اصلاح شوند
خرابی یا کالا و خدماتی که به نیاز فرآیند مشتری پاسخ نمی گویند
مراحلی از فرآیند که به راستی ضرورتی ندارند
چند مثال از این اتلاف در صنعت پروژه:
حمل و نقل: حمل و نقل عبارت است از جابه جایی افراد و کالاها (مواد و مصالح) از محلی به محل دیگر. بدیهی است که در زمان حمل و نقل بر روی مواد و کالا فرآوری و کار ارزش آفرین انجام نمی شود. حمل و نقل یکی از مصادیق مهم اتلاف در ساخت و ساز است. اگر مواد اولیه مورد نیاز گروه های کاری پیمانکاران در زمان مناسب و به مقدار لازم در دسترس آنها باشد، سرعت کار تا چند برابر افزایش می یابد. تعدادی از دانشجویان و اساتید دانشگاه سینسیناتی در یک پروژه تحقیقاتی که به منظور استفاده از تکنیک های ناب اجرا کردند، با آمار نشان دادند که در حدود موارد میتوان با برنامه ریزی موثر، مواد را در پایکار و دردسترس کارگر قرار داد و از این طریق بهره وری را افزایش داد، بدون این که هزینه ای بابت خرید تجهیزات حمل و نقل پرداخت شود. تغییرات در فضای کارگاه و شرایط محیطی ساخت و ساز، عامل محدود کننده عمده برای مدیریت جابه جایی مصالح و مواد اولیه است، زیرا برای بهبود وضع حمل و نقل نیاز به انجام مطالعات در زمینه چیدمان کارگاه است که متغیر و پویا بودن آن، این کار را برای کارشناسان دشوارتر می کند.
حرکت: حرکت یعنی جابه جایی افراد در حین انجام کار. بدیهی است که کاهش حرکت باعث افزایش بهره وری می گردد. تعداد گروه های فعال در یک جبهه کاری و همچنین نحوه تقسیم کار بین افراد می تواند باعث کاهش حرکت در حین فرآیندهای ساخت و ساز و افزایش بهره وری شود.
در پکیج آموزشی مستر تولید MR.Tolid به روش تویوتا، بیش از 2 ساعت در این زمینه آموزش ارائه شده است و در خصوص مدیریت پروژه ناب و چگونگی ناب کردن پروژها و محصولات آموزش لازم بصورت ویدیو داده شده است.
۵- آبشاری (Waterfall)
متدولوژی مدیریت پروژه آبشاری یکی از رویکردهای سنتی محسوب میشود که یک روش طراحی خطی و متوالی بوده و مسیر پیشرفت در آن مثل یک آبشار، به سمت پایین است. این متدولوژی که ابتدا در صنایع تولیدی و ساختمانی تعریف و اجرایی شد، فاقد انعطافپذیری کافی بوده و اِعمال تغییر در آن بعد از اجرای هر مرحله، درست مثلاینکه بخواهید در مسیر عکس یک آبشار به سمت بالا حرکت کنید بسیار سخت و پرهزینه است.
متدولوژی مدیریت پروژه آبشاری تأکید ویژهای بر اهمیت مستندسازی دارد. این تأکید از این دیدگاه ناشی میشود که اگر یکی از کارکنان در حین مراحل توسعه به هر دلیلی پروژه را ترک کند، فردی که جایگزین او میشود میتواند با استفاده از اطلاعات مندرج در اسناد، کار را از همان جایی که متوقف شده، ادامه دهد.
متدولوژی مدیریت پروژه آبشاری، بیشتر برای پروژههایی مناسب است که انجام آنها مستلزم رعایت توالی دقیق مراحل و ضربالاجلهای زمانی است. همچنین در پروژههایی هم که قبلاً چند بار اجرا شدهاند و احتمال مواجهه با غافلگیری و شرایط غیرمترقبه در آنها کم است، میتوان از این روش استفاده کرد.
متدولوژی مدیریت پروژه سنتی شامل مراحل زیر است:
- شروع (مشخصات مورد نیاز)
- برنامهریزی و طراحی
- اجرا (ساخت و کدگذاری)
- کنترل و ادغام
- اعتبار سنجی (تست و اشکال زدایی)
- تعطیلی (نصب و نگهداری)
6- PRINCE2
PRojects IN Controlled Environment 2 (PRINCE2) مجموعه ای از روشهای مبتنی بر فرآیند و رویکردهای مستند گرا میباشد که اجازه میدهد پروژههای مختلف را در بخش خصوصی هدایت کنید. PRINCE2 روش استاندارد دولت انگلیس است که ابتدا در این کشور توسعه یافت و امروزه یک نمونه عالی از متدولوژی مدیریت پروژه است که توسط صنایع و شرکتهای دیگر در سطح بین المللی مورد استفاده قرار میگیرد.
ویژگی های PRINCE2 :
- در مدیریت پروژه های عمومی مورد استفاده قرار می گیرد.
- این استاندارد راهی برای اجرایی کردن پروژه می سازد.
- در این مستند برعکس استاندارد pmbok راهکارها برای انجام پروژه ها کاملا منظم هستند.
- روشی برای مدیریت موثر پروژه
در اروپا کسانی می توانند به مقام مدیر پروژه برسند که گواهینامه PRINCE2 را در اختیار داشته باشند و این مسئله در بخش دولتی الزامی است.
اصلی ترین استاندارد در آمریکا PMBOK و در کشور های اروپایی مانند انگلیس و استرالیا PRINCE2 مورد استفاده قرار می گیرند.
تفاوت های PMBOK و PRINCE2:
تفاوت این دو استاندارد در این است که PMBOK روش های اجرای پروژه را نام برده و توضیح می دهد اما PRINCE2 بدلیل اینکه یک متودولوژی است شما در همه مراحل اجرای پروژه راهنمایی می کند و گام به گام موفقیت در پروژه را به شما آموزش می دهد، این استاندارد به شما می گوید که چگونه در اجرایی کردن پروژه قدم برداشته و چطور عمل کنید. PMBOK و PRINCE2 مخالف یکدیگر نیستند بلکه در کنار هم نتایج موفقیت آمیز و موثری خواهند داشت.
PRINCE2 ابزاری است برای مدیریت تغییر در سازمان ها و کسب و کارهایی که دائما درحال تغییر هستند، مانند پروژه های IT.
چارچوب مديريت پروژه Prince2 داراي دو بخش موازي و غيرقابل تجزيه به نامهاي زمينه ها يا مضامين (Themes) و فرآيندهاست.
مضمون ها در PRINCE2:
- Business Case (مورد کسب و کار)
- Organization (سازمان)
- Quality (کیفیت)
- Plans (برنامه ها)
- Risk (ریسک)
- Change (تغییر)
- Progress (پیشرفت)
فرآیندها در PRINCE2:
- Starting Up a Project (راه اندازی یک پروژه)
- Directing a Project (هدایت پروژه)
- Initiating a Project (شروع یک پروژه)
- Controlling a Stage (کنترل یک مرحله)
- Managing Product Delivery (مدیریت تحویل محصول)
- Managing a stage boundary (مدیریت یک مرز مرحله)
- Closing a Project (بستن یک پروژه)
در طول تمامي مدت مديريت يك پروژه با چارچوب Prince2، مادامي كه هر يك از فرآيندهاي فوق در حال اجرا است، تمامي مضامين پيشتر گفته شده توسط مدير پروژه مد نظر قرار گرفته، پايش و كنترل ميشود. اين عمل همواره در كنار هفت اصل موجود در Prince2 و با تكيه به اين اصول پيش خواهد رفت. اين هفت اصل عبارتند از:
مضمون ها و فرآیند ها کنار این 7 اصل و با تکیه بر آنها پیش می روند:
- Continued Business Justification (تعلیق تجارت ادامه دارد)
- Learn From Experience (از تجربه یاد بگیرید)
- Defined Roles and Responsibilities (نقش ها و مسئولیت های مشخص شده)
- Manage by Stage (مدیریت توسط مرحله)
- Manage by Exception (مدیریت با استثنا)
- Focus on Products (تمرکز بر محصولات)
- Tailor to suit the project Environment (سفارشی کردن با محیط پروژه)
7- متدولوژی XP (برنامه نویسی سریع)
روش برنامه نویسی فوق العاده (XP) شکل دیگری از مدیریت پروژه چابک است که برای توسعه نرم افزار طراحی شده است. برنامه نویسی مفرط یا افراطی که معمولا به اختصار XP نامیده می شود، توسط Kent Beck در دهه 1990 میلادی ارائه شد.
متدلوژی ایکس پی مجموعه ای از اصول و روش ها می باشد که این روش ها چرخه ی توسعه ی نرم افزار را مشخص می کنند. متدولوژی XP یکی از متدولوژی های Agile می باشد که فرایند توسعه ی سبک نامیده می شوند و باعث می شود تغییر در سیستم در طی چرخه ی توسعه ی نرم افزار هزینه ی کمتری را تحمیل کند. در متدولوژی XP تلاش می شود با انتشارهای متناوب در چرخه های کوتاه توسعه و تطبیق سیستم با نیازمندی ها و خواسته های جدید کاربر، هزینه های تغییر کمتر شود و کیفیت نرم افزار نهایی افزایش یابد. در XP، طراحان، برنامه نویسان و تست کنندگان حداقل در گروه های دوتایی قرار می گیرند و مراحل توسعه ی برنامه قدم به قدم با همکاری همه ی اعضای تیم صورت می گیرد. |
بر کار تیمی و همکاری بین مدیران، مشتریان و توسعه دهندگان، با تیم هایی که خود سازماندهی می شوند، تأکید می کند. مجموعه ای از قوانین تعریف شده ای دارد که تیم ها باید از آنها پیروی کنند که بر اساس پنج ارزش آن است: سادگی، ارتباط (رو در رو ترجیح داده می شود)، بازخورد، احترام و شجاعت.
نقش ها در متدولوژی XP:
در این متدولوژی همانند اسکرام کل تیم به عنوان یک نقش در نظر گرفته می شود. از جمله مهمترین نقش ها در این متدولوژی عبارتند از:
1- مربی XP
2- مشتریان در دسترس
3- برنامه نویس
3- آزمون گر
4- ردیاب XP
5- حامی مالی
متدولوژی XP به طور خلاصه
متدولوژی XP که مخخف عبارت Extreme Programming میباشد، شامل نوشتن تستهای واحد قبل از برنامه نویسی و نگه داشتن همه تستها در همه زمانها است. تستهای واحد به صورت خودکار انجام میشوند و نقص را زود برطرف میکنند. بنابراین هزینهها را کاهش میدهد. از طرفی شروع کار با یک طراحی ساده و به اندازه برای کدگذاری که دارای ویژگیهای موجود و طراحی مجدد در صورت لزوم باشد، خواهد بود.
برنامهنویسی به صورت جفت یا دونفره (Pair Programming)، با دو برنامهنویس در یک صفحه، طرحریزی میشود. در حالی که یکی از آنها در حال کار است، دیگری دائماً بررسی میکند و ورودیهایی را فراهم میکند. از دیگر موارد مهم این متودولوژی:
- یکپارچهسازی و آزمایش کل سیستم چندین بار در روز
- وارد کردن حداقل سیستم کاری در سرعت تولید و ارتقا آن هر زمان که لازم باشد
- مداوم نگه داشتن مشتری و گرفتن بازخورد
- تسهیل تغییرات سازگار با تکرار همزمان با تکامل نرم افزار با تغییر نیازمندیها
شایان ذکر است متدلوژی های دیگری هم وجود دارد (Six sigma -NPI - APF و ...) که در این مقاله به مهم ترین و اصلی ترین ها پرداخته شد.
این مقاله بین المللی توسط مرتضی بهمنی (مدیر وب سایت) تهیه و ترجمه و گردآوری شده است.
منابع:
دیدگاههای بازدیدکنندگان
بهنام مرتضي پور
سلام
881 روز پیش ارسال پاسخاگر یه مقاله کامل در مورد این موضوع میخواین به لینک زیر مراجعه کنید
http://ensani.ir/fa/article/465395
مرتضی بهمنی
بسیار عالی
873 روز پیش ارسال پاسخ